امروز با کلی تلاش ساعت 0525 از خواب بیدار شدم و شروع کردم به جمع کردن لوازمی که جانانم سفارش کرده بود که بردارم.
وقتی که همه لوازم رو برداشتم شیشه های ماشین رو تمیز کردم و در نهایت ساعت 0700 راه افتادیم به طرف خونه جانانم ، بیست دقیقه اونجا منتظر جانانم بودیم تا بیاد و بریم وقتی که راه افتادیم به طرف جاده ساعت 0800 بود و در نهایت ساعت 1100 رسیدیم روستای شوراب.
رفتیم خونه عمو امرالله و کل روز رو اونجا بودیم و زن عمو ام البنین میزبان ما بود.
ساعت 1300 برای انجام کاری با هادی آقا رفتیم بیرون و ساعت 1530 برگشتیم و عملیات قربانی کردن گوسفند نذری بابا رو شروع کردیم و بعد شام به طرف روستای جمبرجوق حرکت کردیم وقتی میرفتیم ساعت 2230 بود وقتی رسیدیم خونه ساعت 0130 شده بود و سریع برای خواب آماده شدیم و تمام.
دیدگاهتان را بنویسید