دیشب خونه مامان اینا شام دعوت بودیم و قبل از شام کلی بازی کردیم و کلی خوش گذشت
خیلی جدی و با هیجان بازی می کردیم و ۳ دست بازی کردیم که یه دست من و جانانم و امیر علی دست دوم جانانم و من و مریم خانم و مهدی آقا دست سوم جانانم و محمد آقا و مریم خانم و مهدی آقا و من
قبلشم سبزی پاک کردیم و چیپس و پفک خوردیم و چای بعد بازی هم شام خوردیم کله پاچه خیلی خوشمزه و بعدشم رفتم از داروخونه برای مامان خانم که کمر درد و پا درد بودن دارو خریدم ، امیدوارم که زودتر حالشون خوب بشه . در نهایت تو راه برگشت به خونه رفتیم خونه آقا حیدر و لاستیک زاپاس و آچار چرخ رو دادم و در نهایت ساعت ۲ رسیدیم خونه .
یکم بیدار موندیم و بعدش جانانم خوابید و من یه سر به اینجا زدم و خواستم بخوابم که خوابم نبرد بیدار بودم تا ۴ و بعدش دیگه یادم نمیاد تا صبح . نکته بیدار موندن تا نصفه شب این بود که معده م نمی سوخت ، خوش بختانه
تو راه رفت و برگشت قسمت جدید پادکست خودکست پخش می شد که راجب تعرض جنسی هست . پیشنهاد میکنم که بشنویدش
دیدگاهتان را بنویسید